مقدمه
در مقاله آموزش تجربه کاربری از ابتدا با مفاهیم ساده به مفاهیم تجربهکاربری از دید بزرگان این رشته آشنا شدیم و تا حدودی فهمیدیم تفاوت تجربهکاربری و رابط کاربری چیه. اما برای اینکه بتونیم به طراح تجربهکاربری تبدیل بشیم لازمه دیدگاه مناسبی داشتهباشیم، اجزای ساختمان تجربه کاربری رو بشناسیم و بتونیم این مفهوم رو درک کنیم.
پس بهتره بریم یک قدم جلوتر و تجربهکاربری رو بیشتر بشناسیم. توی این قسمت از آموزش یاد می گیریم یک طراح تجربهکاربری به چی فکر میکنه، چطور به طرح نگاه میکنه و درکش باید چطور باشه. پس با ما همراه باشید.
اجزای ساختمان تجربه کاربری
مروری بر تجربهکاربری
تجربه کاربری چیه؟
تجربهکاربری چیزیه که در همه موارد وجود داره. استفاده از هر محصولی مثل صندلی، نرمافزار، وبسایت، اپلیکیشن. در واقع هر چیزی که برای افراد قابل استفاده باشه، تجربهکاربری برای اون کاربرد داره. اما یک طراح، تجربهکاربری رو خلق نمیکنه! بلکه اون تجربه رو به تجربه بهتری تبدیل میکنه.
اما تجربهکاربری خوب چیه؟
اگه فکر میکنید تجربهکاربری خوب یعنی کاربر خوشحال بشه، این درست نیست!!!!
چون اگه هدف این باشه، کافیه از سایتهای خنده دار و سرگرم کننده مثل http://lolcats.com استفاده کنیم تا کاربر خوشحال بشه!! اما واقعا هدفمون این نیست و اصل ماجرا اینه که برای کاربران تجربه های خوب و موثر بسازیم.
خیلی ها فکر میکنند تجربهکاربری یا همون UX یعنی تجربه کاربر(چیزی که کاربر تجربه میکنه) اما درواقع تجربهکاربری، درمورد فرایند طراحی بر مبنای تجربه کاربر بنا شده. تجربه فردی کاربر، یعنی او وبسایت شما رو چطور درک می کنه؟
این طراحی یک فرایند علمی هست.
یه مثال ساده اینه که درمورد سایتهای فروشگاهی، رفتار کاربران رو بررسی میکنیم و درباره آنها تحقیق میکنیم، میفهمیم وقتی آنها میخواهند خرید کنند، اگه از فرمهای طولانی که ازشون اطلاعات میگیره یا مجبورشون میکنه ثبت نام کنند، استفاده کنیم، باعث میشه اونها کلافه بشوند(تحقیقات کاربری)، پس میاییم این روال رو سادهتر و جذابتر طراحی میکنیم که هم ازشون اطلاعات مورد نیاز رو بگیریم و هم از احساس کلافگی کاربر که منجر به بستن وبسایت ما میشه، جلوگیری کنیم(ارائه راهکار و پیاده سازی).
چی یاد می گیریم؟
اگه فرایند طراحی تجربه کاربری رو مثل یک ساختمان در نظر بگیریم، حتما ستون ها و اجزای مهمی وجود دارد که پیکره این ساختمان رو نگه می دارد.
ما میخواهیم توی این دوره به نکات مهمی رو بگیم که کاربران سایت ما تجربه بهتری داشته باشند که از خدمات و محصولات ما استفاده کنند. پس با ما همراه باشید تا در سفری هیجان انگیز به سمت ارائه تجربه بهتر برای مشتری حرکت کنیم و با ساختمان تجربه کاربری آشنا بشویم.
برای این کار باید ux رو بشناسیم تا بهتر بتونیم درکش کنیم.
اصلا اجزای ساختمان تجربه کاربری چی هستند؟
تجربهکاربری یه فراینده (فرایند یعنی شیوه انجام کار، یعنی آغاز و پایان داره). اما در کنار این فرایندها باید حواسمون به پنج تا موضوع باشه. روانشناسی، کاربردپذیری، طراحی، تولید محتوا و تحلیل. هر کدوم از این عناوین برای خودش دنیای بزرگیه اما الان به طور خلاصه هر کدوم رو بازش میکنیم.
1- روانشناسی
انسان ذاتا مغز پیچیده ای داره و این وقتی با احساس ترکیب بشه، پیچیده تر هم میشه. کسی که کارشناس تجربهکاربری باشه بیشتر به این فکر میکنه که چطور نتایجی که برای بقیه پیش میاد رو تقویت کنه یا تخریب کنه!! کمی پیچیده شد درسته؟ اما میشه از سوالای زیر استفاده کنیم تا مفاهیم بازتر بشه. پس قبل از طراحی این سوالات رو از خودتون بپرسید:
- اگر کاربر در فلان قسمت سایت قرار بگیره چه انگیزهای داره؟
- اینجا چه احساسی به کاربر میده؟
- کاربر چندتا کار انجام بده تا به نتیجه دلخواهش برسه؟
- اگر کاربر چندین بار این کار رو تکرار کنه چه عادتهایی براش ایجاد میشه؟
- وقتی روی دکمه ای کلیک میکنه انتظار داره چه اتفاقی بیفته؟ و
- …
این سوالا باعث میشه بتونیم خودمون رو جای کاربر بذاریم و برای اون طراحی کنیم نه اینکه نظر شخصی خودمون رو تحمیل کنیم.
2- کاربردپذیری
روانشناسی معمولا غیرارادیه اما کاربردپذیری هوشیارانه انجام میشه. کاربردپذیری همینطور که از اسمش پیداست یعنی کاری کنیم که برای کاربر، کاربرد داشتهباشه و مفید باشه. سوالایی که میتونیم بهعنوان یک طراح ux از خودمون بپرسیم اینه:
- آیا کاربر می تونه بدون مطالعه راهنما و دستورالعمل خاصی، کاری که می خواهد رو انجام بده؟
- آیا تمام چیزهایی که کاربر می خواهد رو برایش فراهم کردهایم؟
- آیا کار با سایت یا اپ یا … ما سخت است؟
- می توانیم این مسئله را با راه حل معمولیتر هم به کاربر ارائه دهیم؟
- طراحی ما قابل پذیرش است؟ به سختی نادیده گرفته میشود؟ یا همان چیزی است که کاربر به صورت ناخودآگاه انتظار دارد؟
3- طراحی
منظور از طراحی ux با مفهومی که در طراحی رابط کاربری استفاده میشه متفاوته. ما توی طراحی تجربه کاربری با طراحی کاراکترها درگیر نیستیم بلکه به این فکر میکنیم که چطور چیزها را در کنار هم قرار بدیم تا بهترین عملکرد رو داشته باشه. سوالایی که همیشه تو ذهن کاربره اینه که: این چیه؟ چه فایدهای داره؟ بعدش باید چیکار کنم؟ این سوالا رو باید جواب بدیم. درواقع ما با شناخت کاربران و با استفاده از فرایند، میتونیم طراحی رو انجام بدیم.
طراحی تجربه کاربری
سوالایی که می تونیم از خودمون بپرسیم به این صورته:
- آیا این موضوع از نظر کاربر خوبه و میتونه بهش اعتماد کنه؟
- هدف و عملکردش واضحه؟
- یکپارچگی در سرتاسر طراحی وجود داره؟
- طراحی چشم کاربر رو به جای درستی هدایت میکنه؟
- قسمتهای قابل کلیک از قسمتهای غیرقابل کلیک مجزا هستن؟
- ….
4- تولید محتوا
وقتی میگیم تولید محتوا یاد چی میفتین؟ مقاله؟ تبلیغ؟ توضیح محصول یا خدمت؟ خب محتوا خیلی وسیعه . میتونه متن، صدا، تصویر و فیلم و یا ترکیب همش باشه. کاربردش هم از تبلیغات گرفته تا معرفی محصول یا تهیه محتوای آموزشی و … هست.
اما تولید محتوای تجاری با تولید محتوای تجربه کاربری تفاوت زیادی داره. مثلا نوشته های تجاری از متن و تصویر و … استفاده می کنن تا از ارزش های سازمان حمایت کنن. اما نوشته های تجربه کاربری سعی دارند متن رو به سادگی و به صورت مستقیم ارائه بدهد. سوالای مفید به صورت زیر هستند:
- آیا متن به کاربر احساس اطمینان میده و بهش کمک می کنه چه کاری انجام بده؟
- آیا این متن کمک می کنه کاربر زودتر به هدفش برسه؟ خواسته ما اینه؟
- آیا متن اضطراب کاربر رو کم می کنه؟
- روشن، مشخص و کارآمد هست؟
- طولانی ترین متن ما مهمترین اونه؟
- …
5- تحلیل و بررسی
تحلیل، عمده ترین موضوعی هست که طراحی تجربه کاربری رو از سایر طراحی ها جدا می کنه. درواقع تحلیل دید عمقی به طراح میده و باعث میشه بهینه تر عمل کنه چون هدفش این نیست که یه طرحی رو آماده کنه و بره، بلکه میخواد بازخورد بگیره و به بهترین حالت برسه. خب یه طراح برای تحلیل و بررسی از خودش این سوالا رو می پرسه:
- چطور میشه ارتقا داد؟
- آیا به دنبال ارقام و آمار دقیق هستم؟
- علت رفتار کاربر چی بوده؟ می دونم یا برداشت شخصی خودم رو می کنم؟
- دنبال ایده های ذهنی هستم یا حقایق مشهود؟
- برای فهمیدن نقاط ضعفم آماده هستم؟ از آمار و داده ها استفاده می کنم؟
- …
جمع بندی
موضوع چی بود؟
تجربه کاربری در کنار مفاهیم و وسعت پیچیده ای که داره، به کاربر و نیازهای او توجه می کنه، برای همین یک طراح باید قبل از هر چیزی، اجزای ساختمان تجربه کاربری رو بشناسه.
پس او باید روانشناس خوبی باشه و بتونه بفهمه کاربران چی می خوان (روانشناسی کاربر). در کنارش باید به راه حل هایی که به ذهنش میاد توجه کنه و ببینه آیا بهینه هستند؟ کدومش بیشتر به کاربر کمک می کنه که در عین راحت بودن، مفید هم باشه(کاربردپذیری)، برای همین طراح تجربه کاربری میاد راه حلها رو به صورت فرایند اجرایی می کنه(طراحی) و در کنارش به این فکر می کنه چطور میتونه مفاهیم رو به صورت متن، تصویر، فیلم و .. به کاربرش ارائه بده.
اما طراح اینجا کارش تموم نمیشه و دنبال این هست که آیا راه حل ارائه شده بهترین راه حل بوده یا اینکه بازم جای پیشرفت داره. در مقاله بعدی، درمورد خط فکر و چشم انداز طراح و مهارتهای تجربه کاربری یاد می گیریم.